امروزه دوره استفاده از روشهای آماری قدیمی سپری شده و برای جذب افراد باید به ترفندهای بازاریابی توجه داشت. احتمالاً برای شما هم پیش آمده که گاهی اوقات آنقدر جذب و علاقمند به یک مطلب خاص شدهاید که ناخودآگاه به دنبال دکمه "لایک" باشید، حتی اگر جایی که چنین دکمهای وجود نداشته باشد!
فیسبوک دکمه "لایک" را به ما معرفی کرد و این موضوع باعث تغییر مکانیزم واکنش احساسی ما نسبت به محتوا شد. اکثر ما به این روش خو گرفتهایم به این دلیل که امکان بیان احساساتمان را به روشی آسان برای ما فراهم کرده است. فیسبوک دکمه لایک را به بیش از 3 میلیارد کاربرش معرفی کرد و این مکانیزم منجر به برقراری ارتباط بین احساسات و اقدامات افراد شد. همین دکمه بود که تقریباً همه آدمهای دنیا را به هم متصل کرد.
فیسبوک در زمینه احساسات و عکسالعملها پیش رفت و ایموجیها را در اختیار کاربران قرار داد. اپل هم همین روند را دنبال کرد و امکان عکس العمل از طریق شکلک و ایموجی را در پیامهای متنی و iMessage فراهم کرد.
معمولاً نظرسنجیها توسط محققین و متخصصین آمار برگزار میشوند و نه بازاریابها. اما این به آن معنا نیست که باید مدل جمع آوری داده در نظرسنجیها به صورت آماری باشد. امروزه مدلهای نظرسنجی تکامل و رشد چشمگیری پیدا کردهاند و ما هم در ویفرم ترفندهایی را که مشتریان برای نظرسنجی میپسندند شناسایی کردهایم و در اختیار شما قرار دادهایم که در ادامه بعضی از آنها را با هم بررسی میکنیم.
مقایسه سوالات رتبهبندی با شکلک با سوالات دو گزینهای (موافق یا غیرموافق)
این تغییر ساده – که در آن یک جمله ارائه میشود و از افراد درخواست میشود مشخص کنند که آیا با شما موافق هستند یا خیر – یکی از تکنیکهای ارزیابی کلاسیک است که برای سنجش میزان یا درجه توافق با یک جمله به کار میرود. اما نیازی نداریم که یک پرسش مقیاس لیکرت استاندارد (Likert Scale ) با کلمات "موافق" و "مخالف" طراحی کنیم. میتوانیم چنین سوالاتی را خیلی راحت به سوالات رتبهبندی با شکلک تبدیل کنیم که در آنها کاربر از بین 5 شکلک که هر کدام نشان دهنده حالات مختلف هستند، یکی را به دلخواه انتخاب میکند.
مقایسه سوالات ماتریسی با سوالات مقیاس اسلایدر (کشویی)
در بسیاری از موارد ممکن است استفاده از حالات احساسی (مثل خوشحال یا ناراحت) ممکن نباشد. مثلاً اگر بخواهید ارزیابی کنید که یکی از امکانات ابزار شما چقدر "کار میکند" یا "نمیکند" نمیتوانید در این حالت به راحتی از شکلکها استفاده کنید – اما قطعا امکان استفاده از اسلایدر وجود دارد. اسلایدر یک ابزار تعاملی گرافیکی است که کاربر باید آن را جابجا کرده و در نقطه مورد نظرش قرار دهد. در واقع این مکانیزم انجام کاری را به کاربر محول میکند – یعنی کشیدن اسلایدر به نقطه مورد نظرش.
مزایای مدلهای احساسی در مقایسه با مدلهای آماری
این روش سه مزیت دارد:
1) نرخ پاسخ را افزایش میدهد: بازخوردها و شاخصهای بصری همیشه منجر به افزایش نرخ پاسخ میشوند. میزان افزایش آن به میزان زیادی بستگی به ویژگیهای جمعیتی گروه دارد اما حتی برای نظرسنجیهای B2B هم این مکانیزم کار میکند – به هر حال مدیران هم انسانهایی هستند که به دریافت پیامک از فرزندانشان علاقه دارند!
2) استرس شناختی را کم میکند: انتخاب 4 یا 5 ستاره برای پاسخ دهندگان آسانتر از خواندن کلمات موافق و مخالف است. این مکانیزم به راحتی یاد گرفته میشود و با احساسات انسانها سازگاری بیشتری دارد. احساسات ما عددی نیستند!
3) افراد را جذب کرده و تعامل را بهبود میبخشد: همه ما اطلاع داریم که انسانها تعامل با تصاویر را به سر و کار داشتن با اعداد ترجیح میدهند. برای ما انسانها درک شرایط با نگاه کردن به تصاویر و رسانهها آسانتر از تلاش برای درک آن از طریق خواندن مطالب است.
هر تصویر میتواند حاوی هزاران کلمه باشد!